بانک پارسیان حکومت اسلامی در آستانه ورشکستگی
هجوم مردم براى گرفتن پولهايشان

بنا به خبر دريافتى٬ ترکشهاى بحران جهانى سرمايه دارى در ايران بتدريج خود را آشکارتر ميکنند. اخبار وضعيت بحرانى بانکها بين مردم ميچرخد و اينروزها خبر ورشکستگى و اختلاس بزرگ مسئولان بانک پارسیان مردم را نگران پولهايشان در اين بانک کرده است.

از صبح امروز چهارشنبه 8/8/87 شعبات این بانک در سطح شهر تهران شاهد حضور و مراجعه گسترده مردم و مشتریانی بود که با هراس و عجله میخواستند هر چه سریعتر پولهایشان را از بانک پارسیان خارج نمایند. بنا به گفته برخی از عوامل حکومتی و همچنین تایید دو تن از بازرسان بانک مرکزی٬ بانک پارسیان با مبلغی بالغ بر 5000 میلیارد تومان بدهکاری به بانک مرکزی٬ بعلت اختلاس و دزدیهای کلان سردمدارانش در آستانه سقوط و ورشکستگی کامل قرار گرفته است. بانک پارسیان با دارا بودن 178 شعبه در سرتاسر ایران یکی از اصلی ترین بانکهای خصوصی حکومت اسلامی است و سرمایه اصلی این بانک متعلق به دو عنصر منفور و دزد حکومت اسلامی یعنی آخوند رفسنجانی و کرباسچی شهردار سابق تهران و برخی دیگر از عوامل ریز و درشت جمهوری اسلامیست. تا این لحظه تمام تلاش حکومت اسلامی در جهت تلاش برای سانسور این دزدی کلان و چاره جویی برای استتار اين ورشکستگى بوده است. ظاهرا قرار شده مجلس اسلامی به فوریت تا چند روز آینده طرحی را مبنی بر پرداخت وام از خزانه دولت به بانک پارسیان تصویب نماید تا شاید بدینوسیله از ورشکستگی این بانک و افشای هر چه بیشتر ماهیت آخوندهای قاتل و دزد امثال رفسنجانی جلوگیری به عمل آید.

کارگران٬ مردم!
سرمايه دارى همه جا آسمانش يکرنگ است. اينهائى که در مسند قدرت دولتى و موسسات مختلف سياسى و اقتصادى اين نظام نشسته اند٬ چشم همه شان به جيب شما و کار شما است. اينها نان خوران طبقه کارگرند و بانکهايشان نيز گوشه اى از نظام آنهاست که از طريق بهره و معاملات بانکى بخشى از سود بدست آمده از کار کل طبقه کارگر را به جيب ميزنند. اين بحران٬ بحران نظام آنهاست و بازهم ميخواهند شما هزينه اش را بپردازيد. هجوم مردم به بانکها در ايران براى گرفتن پولشان و نگرانى آنها از آخرين پولى که در دست دارند٬ گوشه اى از بى اعتمادى عمومى به سرمايه دارى است. اين امر در کشورهاى ديگر بعنوان يک کابوس نگريسته ميشود. ورشکستگى بانکها در ايران در کنار سقوط قيمت نفت و گرانى مفرط و وعده زمستان سرد بدون برق و گاز٬ همراه بيکارسازيهاى وسيع و ندادن حقوق کارگران و فلاکت ناشى از آن٬ ماتريال انفجارى خطرناکى براى اين حکومت مرتجع سرمايه داران است. اين وضعيت بحران لاعلاج رژيم اسلامى را تشديد ميکند.

در مقابل اين سرمايه داران دزد و جنايتکار بايستيد. اينها را اگر به حال خود رها کنيد جامعه را به عهد حسين و يزيد برميگردانند. در ايران بيش از هر زمان وقت آن است که به کارگر و راه حل کارگرى تکيه کرد و عليه سرمايه دارى بميدان آمد. سرمايه دارى در اقصى نقاط جهان و در مهد تمدن غربى نشان داده است که نظامى خونريز و استثمارگر و تبعيض گر و جنگ طلب و ناتوان است. ايدئولوژى بازار ورشکست شده و سرمايه دارى همه جاى دنيا با بحران بى اعتبارى در مقياس وسيع روبرو شده است.

در ايران نيز تمام راههاى تاکنونى معلوم شده است که بيراهه است؛ از سردار سازندگى تا خاتمى رياکار و مدنى چى گرى٬ از اميد برخى به حمله آمريکا تا سلطنت و طرفداران بانک جهانى و بوش٬ از رفراندم تا هر نوع چاه قومى مردم خود را به عينه نشان داده اند. مردم ايران براى سرنگونى اين حکومت وحشى٬ و براى رهائى از اين فقر و فلاکت گسترده و بيحقوقى و تبعيض٬ راهى جز به صف شدن پشت راه حل کارگرى براى آزادى جامعه ندارند.

مرگ بر جمهوری اسلامی
مرگ بر سرمايه دارى
آزادی، برابری، حکومت کارگری

حزب اتحاد کمونیسم کارگری

٨ آبان ١٣٨٧ – ٢٩ اکتبر ٢٠٠٨